وقتی جوان خودش دست به کار میشود!!
وقتی جوان خودش دست به کار میشود!
ازدواج مانند هندوانه سربستهای است و تا هندوانه شکافته نشود، مشخص نمیشود که شیرین و سرخ است یا کال و بیمزه. این جملهای است که همه ما حداقل یکبار آن را شنیدهایم و شاید تا حدی نیز درست باشد. اما انتخاب یک هندوانه خوب نیز به قول بعضیها یک لِم خاصی دارد. پس اگر شما راه و روش درست آن را بدانید، از احتمال اشتباهتان کاسته میشود. انتخاب همسر نیز از این مسئله مستثنی نیست و شما با کولهباری از تجربه دیگران و آگاهی میتوانید همسفر زندگی خود را به بهترین نحو برگزینید. اما سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که جوانان میخواهند خانوادهشان دستی برایشان بالا بزنند و یا ترجیح میدهند خودشان به صورت کاملاً مستقل دست به کار شوند؟
پاسخ به این پرسشها را به راحتی میتوانید پیدا کنید، فقط کافی است نگاهی به زندگی دوستان و اطرافیان متأهل خود بیندازید. امروزه نقش خانوادهها در انتخاب همسر کمرنگتر از گذشته شده است. از یک طرف دخترها بیشتر در بطن جامعه حضور دارند و پابهپای پسرها کار و تحصیل میکنند و از طرف دیگر جهان دگرگون شده است. دختر و پسرها با داشتن یک گوشی همراه براحتی میتوانند با هم در ارتباط باشند. همه اینها دست به دست هم داده است که جوانان همسر خودشان را در محیط کاری، دانشگاه و یا خیابان و دنیای مجازی پیدا کنند. اما بهراستی نتایج مثبت و منفی اینگونه انتخابها چیست؟
در همسرگزینی فرد محور از آن جایی که افراد معمولاً نسبت به هم شناختی ندارند و براساس جنبههای ظاهری طرف مقابل خود را انتخاب میکنند، ممکن است کمی مشکل پیش بیاید. در حقیقت آنها دل به هم میبندند و تازه زمانی که حرف مراسم خواستگاری رسمی پیش میآید، به یاد خانوادههایشان میافتند. این زمان است که تفاوت فرهنگی و طبقاتی خانوادههای دو طرف خودش را نشان میدهد. در برخی موارد آنها با مخالفت خانوادههایشان قدم در راه ازدواج میگذارند و گاهی نیز والدین تنها به صورت زبانی رضایت خود را اعلام میکنند. متأسفانه جوانهای دم بخت فراموش میکنند که ما در کشوری زندگی میکنیم که روابط خانوادگی هنوز نقش مهمی در پایداری خانوادهها دارد. البته نباید یکطرفه هم به قاضی رفت، زیرا ازدواج شخصیترین موضوع زندگی هر فرد است. پس هر دختر و پسر بالغی حق دارد خودش دست به این انتخاب حساس بزند. وقتی او با معیارهای درست و منطقی انتخاب همسر آشنا باشد و یار و یاور زندگی مشترک خود را با توجه به علایق و روحیات خود انتخاب کند، نتیجه بسیار مثبت خواهد بود. فقط نباید احساسی انتخاب و تصمیمگیری کند.
بدینترتیب جای حرفی نیز برای بزرگترها باقی نمیماند. در حقیقت والدین همگام با تغییرات زمانه متحول میشوند و دیگر انتخاب خود را به فرزندشان تحمیل نمیکنند. آخر بدون وجود علاقه هم نمیتوان وارد زندگی شد. به بیانی دیگر باید مهر آنها به دل یکدیگر افتاده باشد و سپس سر سفره عقد بنشینند.
بنابراین از جوانان امروزی نمیتوان انتظار داشت که مطیع سلیقه مادر یا پدرشان باشند، چون آنها قرار است یک عمر در کنار همدیگر زندگی کنند. پس در نهایت میتوان گفت که انتخاب خود محوری که با معیارهای عقلی پایهریزی شود و از مشاورهی بزرگترها نیز بهرهمند گردد، ما را به سمت یک زندگی موفق سوق میدهد. البته پیوندی که با خواستگاری سنتی آغاز شود و سپس مراحل گفتوگو و آشنایی با دقت و حوصله طی شود و علاقه دو طرفه بوجود آید، نیز به آسانی گسسته نخواهد شد.